راستین جونراستین جون، تا این لحظه: 10 سال و 4 ماه و 2 روز سن داره

پسر کوچولوی مامان و باباش

اتلیه

گل پسرم دیروز من وبابایی شما رو بردیم آتلیه تا چند تا عکس خوشگل از این سنت بگیریم.خیلی گریه کردی کلی با شما بازی کردیم تا خانم عکاس تونست چند تا عکس از شما بگیره.جالبه شما خیلی ماهی اماهمیشه موقع عکس انداختن بداخلاق میشی.چراشو نمیدونم هر موقع عکسات آماده شد برات میذارم ...
23 فروردين 1393

عکس خاطره انگیز

عزیز دل مامان. این عکسیه که بعد از اینکه ما ازت گرفتیم و هرکی اینو دید کلی من و بابایی رو دعوا کرد .میگفتند با این عکس ما تو رو اذیتت کردیم آخه نو خیلی کوچولو بودی.اما عزیزم ما اصلا دلمون نمیخواس که تو اذیت بشی.ما رو ببخش ...
19 فروردين 1393

ختنه

عشقم .ما در روز 6 اسفند 92 تصمیم گرفتیم که شما رو ختنه کنیم .این عکسی رو هم که برات گذاشتم عکسیه که تو مطب بعد از بی حسی از شما گرفتم.گل مامان اون روز خیلی گریه کردی.مامانی دل نداره اون اشکای قشنگتو ببینه.ختنه ات مبارکت باشه. ...
18 فروردين 1393

شب ده

عشق مامان وقتی ده روزت شد بابا حاجی زحمت کشیدند و بر ای شما یه مهمونی ترتیب دادند.خیلی خوش گذشت.دستشون درد نکنه. عکسات تو اون شب.{یه عکسی که اون شب با بارمان جون پسر عموت گرفتی هم برات گذاشتم.} ...
15 فروردين 1393