برای پسرم
نوروز 93
قشنگم.امسال اولین نوروز زندگیت بود.انشاءا...نوروز 100سالگیتو ببینی. عیدت مبارک ...
نویسنده :
مامان لیلا
21:56
عکس خاطره انگیز
عزیز دل مامان. این عکسیه که بعد از اینکه ما ازت گرفتیم و هرکی اینو دید کلی من و بابایی رو دعوا کرد .میگفتند با این عکس ما تو رو اذیتت کردیم آخه نو خیلی کوچولو بودی.اما عزیزم ما اصلا دلمون نمیخواس که تو اذیت بشی.ما رو ببخش ...
نویسنده :
مامان لیلا
0:38
عکس تا سه ما هگی
اینم چن د تا از عکسایی که تا سه کاهگی ازت گرفتیم ...
نویسنده :
مامان لیلا
23:40
ختنه
عشقم .ما در روز 6 اسفند 92 تصمیم گرفتیم که شما رو ختنه کنیم .این عکسی رو هم که برات گذاشتم عکسیه که تو مطب بعد از بی حسی از شما گرفتم.گل مامان اون روز خیلی گریه کردی.مامانی دل نداره اون اشکای قشنگتو ببینه.ختنه ات مبارکت باشه. ...
نویسنده :
مامان لیلا
23:27
عکسهای 1 تا 10 روز اول
گل پسرم.این سه تا عکس روزهای اول زندگیته.بقیه اش رو نتونستم بذارم ...
نویسنده :
مامان لیلا
15:49
شب ده
عشق مامان وقتی ده روزت شد بابا حاجی زحمت کشیدند و بر ای شما یه مهمونی ترتیب دادند.خیلی خوش گذشت.دستشون درد نکنه. عکسات تو اون شب.{یه عکسی که اون شب با بارمان جون پسر عموت گرفتی هم برات گذاشتم.} ...
نویسنده :
مامان لیلا
15:32
زردی
کوچولوی من :وقتی سه روزه بودی متوجه شدیم که زردی داری دکتر تشخیص داد که باید دو روز زیر دستگاه باشی برای همین بابایی زحمت کشید دستگاه رو اورد خونه تا تو راحت باشی و از فضای بد بیمارستان در امن لاشی.و ما تو رو تا دو روز زیر دستگاه نگه داشتیم و برای اینکه نور اذیتت نکنه چشمای قشنگتو بستیم. اینم عکسش ...
نویسنده :
مامان لیلا
15:19
تولد
از روز به دنیا اومدنت برات بگم.من به همراه بابایی و خاله معصومه از ساعت 7 رفتیم بیمارستان تامنو برای عمل آماده کنند.حوالی ساعت 9 بود که منو برای رفتن به اتاق عمل صدا زدند اون موقع دیگه بقیه هم خودشونو رسونده بودند به بیمارستان.خوشگل مامان شما ساعت 9 و 35 به دنیا اومدی.وزنت 2900 گرم.و قدت هم 50 راستی گلم تولدت مصادف بود با آغاز سال میلادی یعنی 1|1|2014 اینم از عکسای روز اولت تو بیمارستان ...
نویسنده :
مامان لیلا
15:17